حيات دوباره به اندام هاي از بين رفته بدن


 

نويسنده : مهندس كيوان بني هاشمي




 
دادن حيات دوباره به اندام هاي از بين رفته، اميدواري زيادي را براي ميليون ها نفر كه در ليست انتظار انجام انواع عمليات پيوند اعضاء قرار دارند، به ارمغان خواهد آورد.
در اواخر سال 2005 ميلادي يك متخصص قلب به نام خانم «دوريس تيلور» به لطف خداوند حيات دوباره به سلول هاي مرده بخشيد. موضوع از اين قرار بود كه او اقدام به شستشوي قلب چند موش با مواد پاك كننده نمود تا جايي كه تمامي سلول ها شسته شده و از آن جدا شدند و آن چه كه باقي مانده بود عبارت بود از اسكلتي از بافت هاي كاملاً شفاف كه خانم «تيلور» نام آن را قلب روح گذاشت. سپس اقدام به تزريق سلول هاي قلب تازه از موش هايي كه تازه به دنيا آمده بودند به قلب روح نمود و به دنبال آن در انتظار نشست. وي چهار روز بعد شاهد آن بود كه سلول ها اين فرصت را پيدا كردند كه خود را در خانه بسازند و اين واقعاً شگفت آور بود چون شروع فعاليت آنها (كه بسيار هم كوچك بودند) كاملاً قابل رؤيت بود. ايشان مدير تحقيقاتي قلب و عروق در دانشگاه مينه سوتا است.
در روز هشتم، ضربان قلب (كه ابتدا در بعضي نقاط آن شروع شده بود) در تمام نقاط كامل شد و بدين ترتيب قلب فعاليت واقعي و اصلي خود را شروع كرد.
اين رويداد در نشريه «طب طبيعي» (Nature Medicine) در سال جاري منتشر گرديد كه آن را نقطه عطفي در پزشكي دانسته اند چون براي نخستين بار بود كه دانشمندان توانسته بودند از بافت هاي حياتي، قلب فعال به دست بياورند.
براساس آمار موجود 62 ميليون نفر انسان در قيد حيات، با انواع مشكلات قلبي مواجه بوده يعني وضعيت قلب آنها به گونه اي است كه ديگر توانايي پمپ كردن و رساندن خون كافي را به سراسر بدن نداشته و استفاده از انواع دارو و يا جراحي هاي مختلف اغلب موفقيت آميز نبوده است در نتيجه 60 درصد بيماران قلبي، پس از گذشت 5 سال از روز تشخيص بيماري، فوت مي كنند. روش ابداعي خانم «تيلور» را بايد اولين اميد واقعي براي بهبودي بيماران قلبي به حساب آورد چون وي توانسته با استفاده از بافت هاي خوني يك قدم خود را به هدف نزديك تر كند امّا بنا به گفته «تادمك آليستر» مدير يك شركت مهندسي بافت هاي حياتي در كاليفرنيا، هنوز راه زيادي در تكميل اين روش پيش روي هست. وي در ادامه مي گويد برخي اظهار مي كنند كه مي توانند طي ده سال آينده اقدام به رشد يك قلب از پايه بنمايند كه چنين چيزي واقعاً يك حرف بي معني بوده امّا روش ابداعي دكتر «تيلور» واقعي تر است چون ساده و در عين حال متقاعد كننده و باشكوه است زيرا با استفاده از قلب موجود او توانسته تمام بافت هاي ساختاري را ايجاد كند.
در سيستم ابداعي دكتر «تيلور» از سلول هاي قلب و قابليت ماتريكسي آنها استفاده مي شود بنابراين ظاهر قلب هايي كه بدين ترتيب به وجود مي آيند كاملاً شفاف است. اقدام بعدي ادغام كردن قلب با مخلوطي از سلول هاي قلبي بالغ از بدن خود بيمار بوده تا قابليت هماهنگ شدن آنها را در مراحل بعدي ايجاد كنند و مانع از پس زدن عضو جديد شوند. نكته اي كه باور آن دشوار بوده، اين است كه تيم تحقيقاتي زير نظر دكتر «تيلور» مشاهده كرده اند كه بنا به دلايلي نامشخص، به نظر مي رسد سلول ها كاملاً آگاهند كه چگونه در داخل محفظه خالي قلب و بافت هاي قلبي تقسيم شوند.
خانم «تيلور» در سال جاري فعاليتش را در جهت هدف بعدي خود كه همانا ايجاد اندام هاي انسان به روش شبيه سازي بوده آغاز كرده است. او به محض كسب نتايج مناسب در ايجاد قلب موش، كار روي قلب خوك را آغاز نمود چون قلب خوك از نظر اندازه و شكل به قلب انسان نزديك تر است.
هدف وي اين است كه روزي بتواند اندام هاي مختلف يك خوك يا قلب يك مرده را از سلول هاي خود تخليه كرده و سلول هاي ابداعي خود را در آن كشت نموده و با استفاده از قابليت ماتريكسي آن، اندامي توليد كند كه قابليت انطباق با بدن انسان داشته باشد. دانشمندان بنا به نظر دكتر «تيلور» بايد بتوانند قبل از اينكه از قلب يك انسان اهداء كننده استفاده كنند و از قابليت ماتريسكي آن براي مراحل بعدي كمك بگيرند، كارهاي ديگري غير از فعال شدن و به مرحله ضربان زدن انجام دهند چون قلب صرفاً يك ماهيچه نيست بلكه در آن بافت هاي ديگر و رگ هاي مختلفي وجود دارد. دكتر «تيلور» اقدام به نصب يك موتور در داخل شاسي نموده امّا او بايد راهي پيدا كند تا بتواند ساير قسمت ها را نيز به داخل آن بياورد. او در حال حاضر مشغول انجام اين كار است. كاري كه تاكنون انجام شده شستشو و جداسازي سلول هاي داخل آئورت موش بوده كه تقريباً هم اندازه رگ هاي بدن انسان است. بافت هاي خوني در آزمايشگاه رشد داده شده اند و به قدري قوي هستند كه توانايي تحمل 19پوند فشار در هر اينچ مربع را دارا بوده و قابليت هاي كاري اين بافت هاي خوني يا رگ ها به گونه اي است كه مي توان از آنها در پيوند قلب استفاده كرد.
دكتر «تيلور» تمركز خود را در آينده نزديك روي انسان و امور كلينيكي او قرار خواهد داد. اعتقاد دارد امكان پيوند اندام در طي چند سال آينده يعني حتّي كمتر از يك دهه كاملاً وجود دارد. وي در خاتمه خاطر نشان مي سازد كه روش ابداعي او صرفاً مختص قلب نبوده بلكه امكان بهره گيري از اين روش در پيوند كليه، شش(ريه) و حتّي كبد نيز كاملاً وجود دارد.
منبع:نوآور-ش59